سفارش تبلیغ
صبا ویژن
برترین دانش، آرامش و بردباری است . [امام علی علیه السلام]

هری پاتر

 

تحصیل در هاگوارتز

دانش آموزان در سن یازده سالگی از مدرسه هاگوارتز نامه ای دریافت می کنند که در آن به جز فهرست موارد مورد نیاز و وسایل قابل خرید بلیط قطاری که با آن به هاگوارتز سفر می کنند وجود دارد. در هاگوارتز دانش آموزان با گذاشتن کلاه سخنگویی بر سر خود و سنجیده شدن خصوصیات آن ها در بین یکی از چهار گروه گریفیندور ، اسلایترین ، ریونکلا وهافلپاف قرار می گیرند.

دانش آموزان بعد از پنج سال تحصیل در امتحانات سطوح مقدماتی جادوگری شرکت‌ کرده و پس از آن با توجه به نمرات خود انتخاب رشته می‌کنند و دو سال بعد با قبولی در امتحانات سطوح عالی‌تر جادوگری از مدرسه فارغ‌التحصیل می‌شوند.

تاریخچه تأسیس

این مدرسه توسط چهار جادوگر بزرگ قرون وسطا (گودریک گریفیندور، روونا ریونکلا، هلگا هافلپاف و سالازار اسلایترین) ساخته شد تا محیطی برای پرورش و آموزش کسانی که استعداد جادوگری دارند به وجود آید. این چهار نفر بعد از اتمام ساخت مدرسه بر سر این که چه کسانی باید در مدرسه پذیرش بشوند اختلاف عقیده پیدا کردند بنابراین چهارگروه مختلف در هاگوارتز بوجود آمد. گروه گریفیندور با نماد شیردال و رنگ قرمز ، هافلپاف با نماد گورکن و رنگ زرد ، ریونکلاو با نماد عقاب و رنگ آبی و اسلایترین با نماد مار و رنگ سبز.

 محیط هاگوارتز

مدرسه هاگوارتز در فیلم هری پاتر
مدرسه هاگوارتز در فیلم هری پاتر

هاگوارتز قلعه‌ی بزرگی است که بر دامنه کوهی بنا شده است. در محوطه اطراف قلعه جنگل بزرگی به نام جنگل ممنوعه و و دریاچه وسیعی قرار دارد. در جنگل ممنوعه انواع جانوران خیالی و شگفت انگیز مانند تک‌شاخ، آکرومانتیولا ، سانتور ، تسترال و ... وجود دارد. درون قلعه هاگوارتز از برج های بلند و راه رو های پیچ در پیچ تشکیل شده و راه های مخفی فراوانی دارد که هنوز هیچکس موفق به تکمیل نقشه کامل آن نشده است. هر گروه نیز درون قلعه سالن و خوابگاهی مجزا دارد که مکان آن از دیگر گروه ها پنهان است که خوابگاه گریفندور در طبقه‌ی هفتم برج جنوبی قلعه و پشت تابلو بانوی چاق پنهان است و خوابگاه اسلایترین در راهرو های زیر زمینی و در پشت دیوار دخمه ای پنهان است و زیر دریاچه قرار دارد. خوابگاه ریونکلا نیز در یکی از برج‌های قلعه و خوابگاه هافلپاف در مکانی در نزدیکی آشپزخانه‌ها قرار دارد.

 دیگر موارد هاگوارتز

در محوطه هاگوراتز درخت بیدی وجود دارد که با شاخه هایش به افراد حمله می کند و به همین دلیل به بید کتک زن مشهور است. همچنین در محوطه قلعه زمینی برای بازی کوییدیچ قرار دارد. شعار مدرسه هاگوارتز که در زیر علامت آن نیز نقش بسته است جمله ای لاتین به این معناست:

هرگز یک اژدهای خفته را قلقلک ندهید.
دراکو دورمی‌ینس نان‌کوآم تی‌تی‌لاندوس.

 اعضای گروهها

کلاه سخنگو بر اساس ویژگی‌ها و خصوصیات افراد آن هارا در یکی از گروه‌ها قرار می‌دهد مثلا" افراد شجاع و نترس همیشه به گروه گریفیندور می‌روند چون از قرار معلوم گودریک گریفیندور بسیار شجاع و نترس بوده‌است. افراد متعصب به خون جادوگری به گروه اسلایترین و افرادی که از لحاظ هوش و ذکاوت از دیگر افراد برتر باشند به ریونکلاو منتقل می‌شوند و افراد سختکوش و پرتلاش نیز به گروه هافلپاف می‌روند.

نوشته شده توسط محمد گودرزی در 14:2 | < type=text/java>GetBC(34); نظر بدهید | لینک به این مطلب
پنجشنبه 2 اسفند1386
محفل ققنوس
اعضای معاصر
  • دیدالوس دیگل
  • الفیاس دج
  • آبرفورت دامبلدور
  • آرابلا فیگ
  • ماندانگاس فلچر
  • روبیوس هاگرید
  • هستیا جونز
  • ریموس لوپین
  • مینروا مک‌گونگال
  • الستور مودی
  • استرجس پادمور
  • کینگزلی شکلبولت
  • نیمفادورا تانکس
  • آرتور ویزلی
  • بیل ویزلی
  • چارلی ویزلی
  • مالی ویزلی

 اعضای کشته شده در جنگ اول

  • ادگار بونز
  • کاراداک دیربورن
  • بنژی فنویک
  • مارلن مک کینون
  • دورکاس میدوس
  • جیمز پاتر
  • لیلی پاتر
  • فابیان پریوت
  • گیگیون پریوت

 در جنگ اول دچار فلج دائمی شدند

  • فرانک لانگ باتم
  • آلیس لانگ باتم

کشته شدگان جنگ دوم

  • آلبوس دامبلدور
  • سیریوس بلک
  • امیلین ونس
  • ریموس لوپین
  • تد تانکس
  • نیمفادورا تانکس
  • فرد ویزلی
  • الستور مودی
  • سیوروس اسنیپ
  • درک کرس ول
  • گورناک (جن)
  • دابی (جن خانگی)
  • هدویگ (جغد هری پاتر)
  • کالین کریوی

بازگشت دوباره

  • سیوروس اسنیپ
  • پیتر پتی‌گرو
نوشته شده توسط محمد گودرزی در 13:50 | < type=text/java>GetBC(33); نظر بدهید | لینک به این مطلب
پنجشنبه 2 اسفند1386
اشباح
  • ارواح گروه ها
    • نیک سربریده ، شبح گریفیندور
    • بارون خون آلود ، شبح اسلایترین
    • راهب چاق ، شبح هافلپاف
    • بانوی خاکستری ، شبح ریونکلا
  • دیگر اشباح
    • پروفسور بینز
    • میرتل گریان
    • سر پاتریک دلانی پودمور
    • بدعنق

 نقاشی‌ها

  • تابلو های نقاشی دفتر مدیریت هاگوارتز
    • دیلایس درونت ( متصل به تالویی در بیمارستان جادویی سنت مانگو)
    • اورارد پرودفوت (متصل به تابلویی در وزارت سحر و جادو )
    • فورتسکو
    • فینیاس نایجلوس بلک (متصل به تابلویی در شماره دوازده میدان گریمولد )
    • آرماندو دیپت
    • آلبوس دامبلدور (مرگ در 1997)
  • دیگر تابلو های نقاشی هاگوارتز
    • بانوی چاق
    • ویولت ( دوست بانوی چاق متصل به تابلویی در بیمارستان سوانح جادویی سنت مانگو)
    • سر کادوگان
  • تابلو های نقاشی نقاط دیگر
    • الفریدا کلاگ (وزارت جادوگری)
    • ولبورگ بلک (شماره دوازده میدان گریمالد )
نوشته شده توسط محمد گودرزی در 13:48 | < type=text/java>GetBC(32); نظر بدهید | لینک به این مطلب
پنجشنبه 2 اسفند1386
کارمندان هاگوارتز

 مدیران هاگوارتز

  • آلبوس دامبلدور
  • دلورس آمبریج
  • مینروا مک‌گونگال (در پایان داستان شش به طور موقت مدیر شد. 1997 میلادی.)
  • سیوروس اسنیپ
  • دیلیز درونت
  • آرماندو دیپت
  • اورارد پرودفوت
  • فورتسکو
  • فینیاس نایجلوس

 سرگروه‌ها

  • فیلیوس فلیت ویک ( مدرس وردهای جادویی) سرگروه ریونکلا
  • مینروا مک‌گونگال (مدرس تغییر شکل) سرگروه گریفیندور
  • هوریس اسلاگهورن (مدرس معجون‌سازی) سرگروه اسلایترین در 1981 ؛ بازگشت در 1997
  • سیوروس اسنیپ (مدرس معجون‌سازی ، دفاع در برابر جادوی سیاه) سرگروه اسلایترین در 1982-1996
  • پومانا اسپراوت (مدرس گیاه شناسی) سرگروه هافلپاف

 معلم‌های دفاع در برابر جادوی سیاه

(در سال‌های تحصیل هری در هاگوارتز، هر معلم فقط یک سال تدریس کرد.)

  • سال اول: کویرینوس کوییرل - جسمش توسط ولدمورت تسخیر شد و به همین دلیل کشته شد.
  • سال دوم:گیلدروی لاکهارت - گرفتار طلسم فراموشی خود شد به طوری که حتی خود را نیز نمی‌شناخت.
  • سال سوم:ریموس لوپین - مشخص شد که او یک گرگینه است.
  • سال چهارم:الستور مودی- مشخص شد که بارتی کراوچ خود را به شکل الستور مودی در آورده و الستور را زندانی کرده است.
  • سال پنجم: دلورس آمبریج - او نتوانست وارد دفتر مدیر شود . همچنین توسط دسته‌ای سانتور مورد حمله قرار گرفت.
  • سال ششم: سیوروس اسنیپ- بعد از کشتن آلبوس دامبلدور مجبور به فرار از هاگوارتز شدو به عنوان مدیر جدید هاگوارتز به مدرسه برگشت.

معلمان دیگر هاگوارتز

  • گذشته
    • آلبوس دامبلدور - تغییر شکل
    • پروفسور کتلبورن - مراقبت از موجودات جادویی
    • پروفسور مری تاوت - دفاع در برابر جادوی سیاه
    • هوریس اسلاگهورن - معجون سازی
  • کنونی
    • پروفسور بینز - تاریخچه جادو
    • مینروا مک گونگال - تغییر شکل
    • سیوروس اسنیپ - دفاع در برابر جادوی سیاه
    • فایرنز - پیشگویی
    • روبیوس هاگرید - مراقبت از موجودات جادویی
    • مادام هوچ -کوئیدیچ
    • پروفسور سینسترا - ستاره‌شناسی
    • سیبل تریلاونی - پیشگویی
    • پروفسور وکتور - ریاضیات جادویی
    • هوریس اسلاگهورن - معجون سازی
  • معلم جانشین
    • ویلیامینا گرابلی پلنک - مراقبت از موجودات جادویی

کارکنان دیگر هاگوارتز

  • آپولیون پرینگل - سرپرست موقت
  • آرگوس فیلچ - سرایدار
  • روبیوس هاگرید - قفس دار حیوانات
  • ایرما پینس - کتابدار
  • پاپی پامفری - درمانگر

ممتحن‌های سمج

  • گریزلدا مارکبانکس
  • پروفسور تافتی
  • ویلکی تویکراس

مدارس دیگر

  • ایگور کارکاروف (مدیر سابق دورمشترانگ)
  • آلیمپ ماکسیم (مدیر مدرسه? بوباتون)

 دیگر مدرسان

  • ویلکی توایکراس
نوشته شده توسط محمد گودرزی در 13:46 | < type=text/java>GetBC(31); نظر بدهید | لینک به این مطلب
پنجشنبه 2 اسفند1386
امروز براتون اسامی گروه های هاگوارتز گذاشتم.

دانش آموزان گروه‌ها

گریفندور
همسال هری بزرگ‌تر از هری کوچک‌تر از هری سن مشخص نیست
هری جیمز پاتر پرسی ویزلی یوآن آبرکرومبی ریچی کوت
رونالد بیلیوس ویزلی الیور وود دنیس کریوی آندریو کیک
هرمیون گرنجر فرد ویزلی جیمی پیکز دملزا رابینز
نویل لانگ باتم جرج ویزلی ناتالی مک دونالد جک اسلوپر
دین توماس لی جردن رومیلدا وین ویکی فروبیشر
پروتی پتیل آلیشیا اسپینت جینی ویزلی جوفری هوپر
سیموس فینیگان آنجلینا جانسون کالین کریوی --
لاوندر براون کنیت تاولر -- --
-- کتی بل -- --

--

کورمک مک لاگن --

--



ریونکلا
همسال هری بزرگ‌تر از هری کوچک‌تر از هری سن مشخص نیست
تری بوت ادی کارمایکل لونا لاوگود فاوست
مندی بروکل هارست چو چانگ استوارت آکرلی بریدلی
آتونی گلدشتاین پنه‌لوپه کلیر واتر اورلا کویرک چمبر‌ها
پادما پتیل راجر دیویس -- --
لیزا تورپین ماریه تا اجکومب -- --
مایکل کرنر مارکوس بلچلی -- --



هافلپاف
همسال هری بزرگ‌تر از هری کوچک‌تر از هری سن مشخص نیست
هانا آبوت سدریک دیگوری^ الینور برانستون سامربی
سوزان بونز -- اون کالدول سادوالدر
جاستین فینچ فلچلی -- لورا مدلی زاخاریوس اسمیت
ارنی مک میلان -- کوین ویدبی --
-- -- روز زلر --

^ سدریک دیگوری در داستان چهارم کشته شد



اسلایترین
همسال هری بزرگ‌تر از هری کوچک‌تر از هری سن مشخص نیست
دراکو مالفوی مایلز بلچی مالکوم بادوک مونتاگ
وینست کراب لوسیان بل گراهام پریچارد آرکوئارت
گریگوری گویل پرگرین دریک هارپر وایسی
پانسی پارکینسون ترنس هیگز -- وارینگتون
میلی سنت بالسترود مارکوس فلینت -- --
دافن گرینگرس آدریان پیوسی -- --
تئودور نات -- -- --
بلیز زابینی -- -- --
نوشته شده توسط محمد گودرزی در 13:40 | < type=text/java>GetBC(30); نظر بدهید | لینک به این مطلب
شنبه 13 بهمن1386
زندگینامه ریموس لوپین
ریموس جان لوپین Remus John Lupin


هری، رون و هرماینی، پروفسور ریموس جی لوپین را برای اولین بار در قطار سریع السیر هاگوارتز دیدند. او در آن زمان یک شنل کهنه پوشیده بود. با اینکه لوپین جوان است ولی او موهایی قهوه ای و سفید دارد. او اغلب خسته و بیمار به نظر می رسد. رون درباره اش می گوید:« یه طلسم خوب می تونه کارشو تموم کنه. » ولی در واقع او یک جادوگر قوی می باشد. او توانست یکی از دیمنتور های آزکابان را از قطار بیرون براند و از هری محافظت کند. او همچنین اعتماد مادام پامفری را به خاطر دادن شکلات به هری، جلب کرد. دانش آموزان توانستند اولین تجربه خود را درباره موجودات سیاه، در کلاس های لوپین کسب کنند. سبک تدریس وی که بر اساس اعتماد به نفس، معلومات زیاد، مهربانی و خنده بنا شده، باعث شده که کلاس هایش از بهترین کلاس های سال باشد. برای اینکه هری بتواند با دیمنتورها مقابله کند، ریموس لوپین شخصا به او طلسم سپر مدافع را آموزش داد تا او بتواند این طلسم سخت را به طور صحیح و کامل اجرا کند. وقت گذراندن او با هری باعث شد تا دوست و الگوی او شود. لوپین تنفر اسنیپ به لانگ باتم را احساس کرد و به نویل اولین لحظه پیروزی اش را در مقابل بوگارت داد. بیماری واقعی پروفسور لوپین برای همگان به جز هرماینی مجهول ماند. البته تا زمانی که حقیقت گرگینه بودنش در شیون آواراگان در کنار هری و سیریوس بلک کشف شد.

لوپین ، متفکرانه، قسمتی از زندگی سخت خودش را در داستان بازگو می کند. او از دوران سخت بچگی و دوران مدرسه اش می گوید و اینکه چقدر برایش سخت بوده که دوست پیدا کند. ولی او توانست با جیمز پاتر و سیریوس بلک دوست شود و نقشه غارتگر را اختراع کنند. هری فهمید که نام مستعار لوپین « مهتابی » است. برای اینکه لوپین حقیقت را برای هری آشکار کند، او و سیریوس بلک، پیتر پتی گرو (اسکابر) را مجبور کردند تا به فرم انسانی خودش تغییر شکل دهد. بعد از آن پتی گرو داستان تلخ و ناراحت کننده خیانتش را به پاتر ها ، برای هری تعریف کرد. ولی زمانی که نقشه غارتگر نشان داد که سیریوس بلک، رون و پیتر را به درون شیون آواراگان می کشد و هری و هرماینی به دنبال آن ها هستند، لوپین از نوشیدن معجون ضد گرگینه غافل شد. این امر باعث شد که لوپین به یک گرگینه خطرناک تغییر شکل دهد و پتی گرو از فرصت استفاده کرد و به درون جنگل گریخت. هری سپر مدافعی ایجاد کرد تا از خود و هرماینی و سیریوس بلک در برابر دیمنتور ها حفاظت کند. لوپین که نگران ایمنی دانش آموزان بود، از سمت خود استعفا داد.


شخصیت لوپین

تولد: 1960 ، هم سن اسنیپ (م.ق.2 لوپین نیمه مشنگ است، یکی از والدین وی مشنگ بوده
نام میانی: جان
هاگوارتز: سپتامبر 1، 1971 تا 1978
گروه: گریفندور
اسم مستعار: مونی یا همان مهتابی (به خاطر گرگینه بودنش)
چشم: ؟
مو: قهوه ای روشن و کمی سفید (ز.آ.5) البته ماهی یک بار پر مو تر می شود!
ویژگی خاص: گرگینه؛ به همین خاطر او اغلب بیمار و خسته به نظر می رسد و بیشتر لباس هایش کهنه می باشند چون نمی تواند کار مناسبی پیدا کند.
صدا: خشن (ز.آ.5)
تخصص: دفاع در برابر جادوی سیاه (1993 تا 1994)
استعداد خاص: به همراه دو قلوهای ویزلی، تنها کسانی هستند که با تمام هاگوارتز آشنا هستند.


زمانبندی


1960
×
ریموس جان لوپین به دنیا می آید.

قبل از جشن تولد یازده سالگی (تاریخ نا مشخص)
توسط یک گرگینه گاز گرفته می شود و خودش نیز به یک گرگینه تبدیل می شود. « وقتی این اتفاق افتاد من یه پسر کوچولو بودم. »

1971
×
یک خانه در هاگزمید ساخته شد، یک تونل از هاگوارتز به خانه متصل شد و بید کتک زن را در سر تونل کاشتند تا لوپین بتواند به راحتی و ایمنی کامل تغییر شکل دهد.
×
اگوست: توسط مدیر جدید، آلبوس دامبلدور، به هاگوارتز دعوت شد.
×
سپتامبر: ریموس اولین سالش را در هاگوارتز آغاز می کند، در گروه گریفندور قرار می گیرد، با گریفندوری هایی چون جیمز پاتر و سیریوس بلک و پیتر پتی گرو دوست می شود.

1972
×
پاتر، بلک و پتی گرو متوجه گرگینه بودن ریموس می شوند و شروع به یاد گرفتن انیمایگس (جانور نما) بودن می کنند.

1975
×
ژوئیه - سپتامبر : از ارشد شدن خودش با خبر می شود.
×
در سال پنجم، پاتر و بلک کاملا با طلسم سخت و پیچیده انیمایگس آشنا شده و به پتی گرو کمک می کنند تا آن را یاد بگیرد. آن ها لوپین را هنگام گرگینه شدنش همراهی می کردند. با تلاش های آن ها لوپین خطر کمتری داشت و خوی گرگ بودنش کمتر بود.

1976
×
ژوئن: بعد از امتحانات س.م.ج. ، بدترین خاطره اسنیپ اتفاق می افتد. پاتر که اسنیپ را نزدیک دیده بود می خواست برای خوش گذرانی او را اذیت کند. لوپین بعد ها از اینکه به سیریوس و جیمز تذکر نمی داد پشیمان شد.
×
سپتامبر: وارد سال ششم در هاگوارتز می شود.
×
پاتر، بلک، پتی گرو و لوپین شیون آواراگان را ترک می کنند تا آزادانه، شبانه در هاگوارتز و هاگزمید بچرخند. آن ها « نقشه غارتگر » را اختراع می کنند و نام مستعارشان را بروی آن می گذارند: شاخ دار، پا نمدی، مهتابی، دم باریک
×
تاریخ نامشخص است ولی سیریوس 16 ساله بود. سیریوس یک شوخی خطرناک با اسنیپ می کند و او را تشویق می کند که هنگامی که ماه کامل است به شیون آوارگان برود. این باعث می شود که او با لوپین که گرگینه شده بود رو به رو شود که یا به مرگ اسنیپ یا به گرگینه شدنش ختم می شد. زمانی که جیمز از این شوخی مطلع می شود به سرعت به شیون آواراگان می رود و جان اسنیپ را نجات می دهد. اسنیپ از اینکه توسط جیمز نجات پیدا کرده بسیار شاکی است چون از او از جیمز متنفر است.
×
تاریخ نامشخص: نقشه غارتگر توسط آرگوس فیلچ توقیف می شود.

1978
×
لوپین که از هاگوارتز فارغ التحصیل شده بود به محفل ققنوس می پیوندد. دامبلدور از او حمایت می کند.

1981
×
سیریوس به وی مظنون می شود و فکر می کند که به عنوان جاسوس به ولدمورت خدمت می کند برای همین پتی گرو را رازدار پاتر ها می کند.
×31
اکتبر: صمیمی ترین دوستانش را از دست می دهد. جیمز و لیلی پاتر کشته می شوند. سیریوس بلک به زندان آزکابان فرستاده می شود. پتی گرو ظاهرا به قتل می رسد.

1993
×
اول سپتامبر: هری را از دست دیمنتور های آزکابان در قطار سریع السیر هاگوارتز نجات می دهد. استاد دفاع در برابر جادوی سیاه می شود.
×
نوامبر: هری از وی خواهش می کند که روش مقابله با دیمنتور ها را به او آموزش دهد. لوپین موافقت می کند و در ترم بعدی به هری این طلسم سخت و پیچیده را یاد می دهد.

1994
×
ششم ژوئن: لوپین و بلک، پتی را مجبور می کنند تا به شکل انسانی تغییر شکل دهد و داستان تلخ خیانت پیتر به پاتر ها آشکار می شود.
×
هفتم ژوئن: اسنیپ به طور اشتباهی گرگینه بودن لوپین را به اسلیترینی ها می گوید. لوپین از سمت خود استعفا می دهد. او نگران ایمنی دانش آموزان است.

1995
×22
ژوئن: سیریوس بلک برای جمع آوری دوباره اعضای محفل ققنوس از طرف دامبلدور فرستاده می شود و به لوپین خبر می دهد. بعد از آن لوپین در شماره 12 میدان گریمولد اقامت می کند.
×5
اگوست: لوپین جزو نگهبانان پیشتاز می شود و برای فراری دادن هری از دورسلی ها به شماره 4 پریوت درایو می رود. حضور لوپین در این گروه ضروری بود چون او تنها کسی بود که هری وی را می شناخت. زمانی که سیریوس و خانم ویزلی بر سر اطلاع دادن به هری درباره محفل ققنوس بحث می کردند، لوپین عامل اصلی برای خاتمه دادن بحث بود.
×25
دسامبر: لوپین ویزلی ها و هری پاتر را به بیمارستان سنت مانگو می برد تا آقای ویزلی را ملاقات کنند. او همچنین با یک جادوگر که توسط گرگینه گاز گرفته شده بود دوست می شود.

1996
×
ژوئن: لوپین در نبرد وزارت اسرار، به عنوان یکی از اعضای محفل ققنوس با مرگ خواران می جنگد. او شاهد مرگ سیریوس بلک است و از تلاش مرگبار هری برای رفتن به پشت پرده و نجات دادن سیریوس جلوگیری می کند.
×
در پایان ترم، لوپین به همراه بعضی دیگر از اعضای محفل ققنوس به ایستگاه کینگز کراس می روند تا به دورسلی ها اخطار دهند و از هری خداحاظی کنند.


 

نوشته شده توسط محمد گودرزی در 16:16 | < type=text/java>GetBC(27); 3 نظر | لینک به این مطلب



هری پاتر ::: یکشنبه 86/12/5::: ساعت 11:34 صبح

بازی کوییدیچ
 

کوییدیچ در زمین بیضی شکلی بازی می شود که در سمت شمال و جنوب آن ، هر کدام سه حلقه گل وجود دارد. این بازی هفت بازیکن دارد که یکی از سه حلقه تیمش مواظبت می کند تا بازیکنان حرف توپی را وارد آن نکنند. سه بازیکن مهاجم مسئول وارد کردن توپ کوافل به داخل دروازه هستند. دو بازی کن مدافع وجود دارد که با چماغی چوبی ، دو توپ آهنین و محکم بلاجر را به سمت حریف پرتاب می کنند تا او را از مسیر منحرف کنند. آخرین بازیکن جستجوگر است که وظیفه دارد آخرین و چهارمین توپ را بگیرد... این توپ توپ طلایی کوچک و بال داری به نام اسنیچ است که هر جستجوگری با گرفتن آن 150 امتیاز نسیب تیم خود می کند و در عین حال گرفتن توپ اسنیچ به منزله پایان بازی است. وارد کردن توپ کوافل هم در یکی از سه حلقه حریف ده امتیاز به ارمغان می آورد.


 بازیکنان کوییدیچ

  • دروازه‌بان
    • نقش دروازه بانی در کوییدیچ از قرن سیزدهم تا به حال وجود داشته که در این مدت درستخوش تغییراتی گشته است.
    • در صده 1600 محوطه گل زنی به کوییدیچ اضافه شد که محوطه نیم دایره ای در جلو سه دروازه است ... دروازه بانان حق دارند برای ترساندن حریف و یا پاس های بلند و گرفتن توپ از حریف از این محوطه خارج شوند.
  • مدافعان
    • مدافعین با چماق های چوبی خود توپ بلاجر را به سمت حریف می فرستند و او را از مسیر منحرف می کنند.
    • آن ها وظیفه دارند که بازیکنان تیم خود را نیز از ضربات توپ های بلاجر حقظ کنند.
    • مدافعین در هر تیم باید بیشترین قدرت بدنی را داشته باشند.
  • مهاجمین
    • مهاجمین وظیفه دارند توپ کوافل را با پاس کاری زیاد داخل حلقه های حریف کنند.
  • جستجوگر
    • جستجوگر ها وظیفه دارند توپ طلایی اسنیچ را بگیرند و با این کار 150 امتیاز به دست می آورند و همچنین بازی را پایان می دهند. در تاریخ بسیاری از تیم های شکست خورده با گرفتن توپ طلایی برنده شده اند.
    • بازیکن جستجوگر باید سبک ، تیز بین و تیز پرواز باشد و بهترین جاروی تیم نسیب جستجوگر می شود ... همچنین باید بتواند با یک دست یا حتی بدون گرفتن جارو پرواز کند.
    • بازیکنان جستجوگر از همه بازیکنان بیشتر در معرض خطرند زیرا اگر مسدوم شوند هیچ بازیکن ذخیره ای به جای آن ها نمی تواند وارد زمین شود.

 قوانین کوییدیچ

  1. هیچ محدودیتی در ارتفاع پرواز بازیکنان با جاروی پرنده نیست.
  2. هیچ بازیکنی اجازه خروج از محوطه زمین را ندارد.
  3. هیچ بازی کنی در طول بازی اجازه فرود روی زمین را به جز وقت های استراحت ندارد.
    1. هر تیم می تواند تقاضای وقت استراحت کند ... بازی هایی که بیش از 12 ساعت به طول می انجامد تا 2 ساعت وقت استراحت دارد.
  4. ضربات پنالتی بدین صورت است که یکی از مهاجمان از حلقه مرکزی زمین حرکا می کند و ضربه می زند.
    1. اگر قبل از رسیدن به محوطه گل زنی ضربه زده نشد بازیکن باید بایستد و وارد محوطه گل زنی نشود.
  5. بازیکن می تواند کوافل را از دست حریف بقاپد.
  6. در صورت مسدوم شدن مهاجمین یا جستجوگر هیچ بازیکنی جایگزین نمی شود و بازی با یک نفر کمتر ادامه می یابد.
    1. بازیکنان مدافع یا دروازه بان را می توان در صورت مسدومیت تعویض کرد.
  7. بازیکن مجاز است چوبدستی را در بازی به همراه داشته باشد.
    1. هیچ بازیکنی اجازه ندارد از چوب دستی بر علیه بازیکن حریف استفاده کند.
  8. بعد از اتمام پاس ها هیچ مهاجمی بجز مهاجمی که توپ کوافل را حمل می کند اجازه ورود به منطقه گل زنی را ندارد.
  9. مسابقه کوییدیچ وقت قانونی ندارد و در دو صورت به پایان می رسد.
    1. در صورتی که جستجوگر توپ اسنیچ را بگیرد.
    2. در صورتی که بازی به درازا بیانجامد و مان آن از 12 ساعت تجاوز کند ، دو کاپیتان می توانند توافقی بازی را به پایان رسانند.


 خطا های کوییدیچ

  1. گرفتن دم جاروی حرف برای متقف ساختن او
    • برای همه بازی کنان
  2. پیشروی به قصد بر خورد با بازیکن حریف
    • برای همه بازیکنان
  3. قفل کردن جاروی حریف
    • برای همه بازیکنان
  4. رتاب بلوجر به سوی جمعیت برای توقف بازی
    • برای مدافعین
      • در بعضی موارد مدافعین برای جلوگیری از گل زدن حریف از این شیوه استفاده می کنند.
  5. استفاده نابجا از آرنج
    • برای همه بازیکنان
  6. گرفتن توپ از داخل حلقه
    • برای دروازه بان
  7. تماس دست با کوافل در هنگام عبور از حلقه حریف
    • برای مهاجمین
      • مهاجم موظف است کوافل را پرتاب کند.
  8. دستکاری کوافل
    • مهاجمین
  9. گرفتن اسنیچ و یا هر گونه بر خورد با آن
    • همه به جز جستجوگر
  10. ورود بیش از یک مهاجم به منطقه گل زنی
    • برای مهاجمین


 داوری کوییدیچ

داوری کوییدیچ یکی از سخت ترین کار هاست. امروزه داوران در امنیت کامل هستند اما قبل از دهه 1980 داوران توسط طلسم های بازیکنان و طرفداران تیم مورد حجوم قرار می کرفتند.

نوشته شده توسط محمد گودرزی در 14:5 | < type=text/java>GetBC(35); نظر بدهید | لینک به این مطلب



هری پاتر ::: یکشنبه 86/12/5::: ساعت 11:23 صبح

[ویرایش] هری پاتر و سنگ کیمیا/جادوگر (سنگ جادو)

طرح جلد  انگلیسی کودکان داستان هری پاتر و سنگ جادو
طرح جلد انگلیسی کودکان داستان هری پاتر و سنگ جادو

در این داستان که اولین داستان هری پاتر است شخصیت‌ها معرفی شده و در عین معرفی اولیه تخیل، داستانی آهنگین و جذاب نقش شده‌است.
هری پاتر در این داستان وارد دنیای دیگری شده و با افراد جدید دوست می‌شود که این مقدمه داستان‌های بعدی را شکل می‌دهد.

[ویرایش] خلاصه داستان

همانطور که گفته شد این کتاب داستانی آهنگین و جذاب دارد. در ابتدا هری پاتر که نزد خاله و شوهر خاله اش زندگی می‌کند معرفی می‌شود ... هری ناگهان می‌فهمد که یک جادوگر است و لرد ولدمورت در کودکی به خانه آن‌ها حمله کرده و پدر و مادرش را کشته، ولی به طور شگفت انگیزی نتوانسته هری را نابود کند و جادویش به خودش بازگشته است، در نتیجه ولدمور از بین رفته و فقط یک زخم صاعقه مانند بر پیشانی هری گذاشته‌است.
هری در این داستان با رون ویزلی و هرمیون گرنجر دوست می‌شود و ماجرا‌هایی را در پی می‌گیرد . او می‌فهمد که سنگ جادو که یک وسیله جاودانه شدن است و عمر جاودانه می‌بخشد در هاگوارتز، مدرسه جادوگری هری پاتر مخفی شده‌است . او به معلم درس معجون‌ها شک می‌کند که دنبال آن سنگ است و شبی بالاخره با کمک دوستانش از بزرگ‌ترین سد‌های دفاعی جادویی جهان رد شده و به سنگ جادو می‌رسد. اما در کمال تعجب می‌فهمد که فردی که در آن جا به دنبال سنگ است استاد دیگری است که تحت کنترل ولدمورت در آمده‌است. آن‌ها نبرد کوچکی می‌کنند و سر انجام ولدمورت نابود می‌شود.
هری در پایان می‌فهمد که دلیل اینکه در کودکی از طلسم ولدمورت نجات یافته اینست که مادرش خود را فدای او کرده و با به وجود آوردن جادویی باستانی به نام جادوی عشق ولدمورت را شکست داده‌است. اما ولدمورت از بین نرفته و دوباره بازگشته و این بار هم معلوم نیست که از بین رفته باشد!

[ویرایش] هری پاتر و تالار اسرار (حفره ی اسرارآمیز)

طرح جلد انگلیسی کودکان هری پاتر و تالار اسرار ، ماشین پرنده.
طرح جلد انگلیسی کودکان هری پاتر و تالار اسرار ، ماشین پرنده.

هری پاتر و تالار اسرار به غیر از لذت داستانی هیجانی زیبا و ترس‌های غیر منتظره می‌آفریند.

[ویرایش] خلاصه داستان


داستان از جایی آغاز می‌شود که هری پاتر سال اول تحصیلی خود را در مدرسه جادوگری هاگوارتز پشت سر گذارده و در تابستان به سر می‌برد. او جنی خانگی را می‌بیند که به او هشدار می‌دهد که این سال را به مدرسه نرود. بعد از آن با سه نفر از دوستانش که با ماشینی پرنده به دنبالش آمده‌اند از دست خاله و شوهر خاله بد خلقش فرار می‌کند و به خانه دوستش می‌رود.
بعد از اینکه وارد سال تحصیلی می‌شود اتفاقات عجیبی می‌افتد، گربه سرایدار با طلسمی خطرناک بیهوش می شود و با خون نوشته‌هایی بر دیوار‌ها حک می‌شود مبنی بر آن که: تالار اسرار گشوده شده‌است.

بعد از آن به چند نفر حمله می‌شود و همه به هری پاتر شک می‌کنند. کسانی که مورد حمله قرار می‌گیرند خشک می‌شوند و در این میان با گره گشایی‌های گسترده، هری می‌فهمد که تالار اسرار کجاست و موجودی که این حملات را انجام می‌دهد یک مار غول پیکر است، در این میان او می‌فهمد که نا خواسته زبان مار‌ها را می‌داند. در همان موقع جینی، خواهر رون که بهترین دوست هری است، به تالار اسرار برده می‌شود و هری و رون، وارد تالار اسرار شده و جینی را نجات می‌دهند. در پایان مشخص می‌شود که حملات از طریق دفتر خاطراتی که ولدمورت(تام ریدل) در نوجوانی نوشته انجام می‌شده است!

[ویرایش] مایه داستان

این داستان جزء جذاب ترین و پر خواننده ترین داستان‌های جی کی رولینگ است که مایه هیجان و ترس بر آن قالب است، مایه اصلی داستانی رمز گونه و رمز گشایی گرانه‌است و عناصر معمول و نامعمول به طور واضحی با هم مطابقت دارند. در کل از نظر جذابیت، ادبی، هنری و نوشتاری این داستان یکی از شاهکار‌های نویسنده می‌باشد.[نیاز به ذکر منبع]

[ویرایش] هری پاتر و زندانی آزکابان

طرح جلد انگلیسی کودکان هری پاتر و زندانی آزکابان.
طرح جلد انگلیسی کودکان هری پاتر و زندانی آزکابان.

هری پاتر و زندانی آزکابان جزء غیر قابل پیش بینی ترین داستان‌های رولینگ است که در حالی که با وحشت شروع می‌شود داستانی هیجانی را دنبال می‌کند و سرانجام با مایه‌ای از عشق به پایان می‌رسد.

[ویرایش] متن عنوان

[ویرایش] خلاصه داستان


بعد از اینکه عمه مارج وارد خانه خاله هری پاتر می‌شود با هری درگیری پیدا می‌کند و هری نا خواسته باعث اتفاق نا خوش آیندی می‌شود: عمه مارج باد شده و مانند بادکنکی به هوا می‌رود.
هری از خانه فرار می‌کند و منتظر اظهارنامه وزارت جادو می‌شود زیرا انجام جادو برای افراد زیر هفده سال ممنوع است و هری فقط ?? سال سن دارد. اما او سر انجام می‌فهمد که سیریوس بلک کسی بوده که پدر و مادرش را به ولدمورت فروخته و اکنون از زندان فرار کرده و حالا دنبال اوست و به همین دلیل وزارت برای او حکم اخراج نمی‌فرستد تا بتواند در مدرسه هاگوارتز در امان باشد!
هری در سالی سخت قرار دارد که همواره باید مواظب باشد که مورد حمله سیریوس بلک قرار نگیرد. اما در پایان مشخص می‌شود که سیریوس بلک پدر خوانده اوست و دوست صمیمی پدرش و کسی که پدرش را به ولدمورت لو داده پیرپتی گرو بوده که خودش را به شکل موشی در آورده بوده و از قضا موش خانگی رون ویزلی بهترین دوست هری بوده‌است. اما درست وقتی که همه چیز درست می‌شود و سیریوس موش را به شکل عادی برمی‌گرداند و همه به اینکه به وسیله او بی گناهی سیریوس را ثابت کنند امیدوار می‌شوند همه چیز نقش بر آب شده و پیر پتی گرو فرار می‌کند. بعد از اینکه سیریوس دوباره زندانی می‌شود هری و هرمیون گرنجر ، دوست صمیمی او، به گذشته بازگشته و سیریوس را نجات می‌دهند و او را فراری می‌دهند . همچنین هری با موجوداتی به نام دیوانه‌ساز مبارزه می‌کند. در نهایت سیریوس بلک فرار کرده و هری به مدرسه باز می‌گردد.

[ویرایش] دیالوگ‌ها

یکی از خواص جالب توجه این داستان اینست که بر خلاف همه داستان‌های دیگر هری پاتر دیالوگ‌ها نقشی اساسی در آن دارند ، زیرا بیشتر از آنکه داستانی هیجان آور باشد داستانی است با افشای راز‌های گوناگون ![نیاز به ذکر منبع]

طرح جلد انگلیسی کودکان داستان هری پاتر و جام آتش.
طرح جلد انگلیسی کودکان داستان هری پاتر و جام آتش.

[ویرایش] هری پاتر و جام آتش

هری پاتر و جام آتش شروع یک سری داستانی مجزا اما مربوط است. تا به این جا داستان‌های هری پاتر مجزا و جدا از هم بوده و هر کدام به تنهایی قابل فهم بوده‌اند، اما از این داستان یک سیر پیوسته داستانی شروع می‌شود که همه داستان‌ها کاملاً با هم در ارتباطند و اسکلت کلی اینگونه‌است که لرد ولدمور به بدن فیزیکی خویش باز می‌گردد و جدال‌هایی را با هری در پی دارد که سیر صعودی این داستان‌ها تا پایان هفتمین داستان بر این اساس است.
در این داستان هیجان نقش اول را دارد، بر خلاف داستان اول هری پاتر داستانی آهنگین و قابل پیش بینی نیست، مانند داستان دوم وحشت نقش اصلی را در آن بازی نمی‌کند و بر خلاف داستان سوم دیالوگ‌ها تقریباً هیچ نقشی در آن ندارند اما، این داستان هیجان را به همراه می‌آورد و هری پاتر را بسیار قوی تر از آنچه بود نشان می‌دهد. در واقع جی کی رولینگ قصد دارد بزرگ شدن هری پاتر را به نمایش بکشد.[نیاز به ذکر منبع]

[ویرایش] خلاصه داستان

داستان با روایتی شروع می‌شود از گذشته? لرد ولدمورت و بعد داستانی دیگر که ولدمورت فرد غیر جادوگری را می‌کشد و در مورد کشتن هری پاتر صحبت می‌کند و بعد معلوم می‌شود که این روایت در واقع خوابی بوده که هری می‌دیده! هری به پدر خوانده خود یعنی سیریوس بلک نامه می‌نویسد و جریان را می‌گوید. بعد از آن با خانواده دوستش رون ویزلی به دیدن مسابقه فینال جام جهانی کوییدیچ می‌رود.

وقتی وارد مدرسه می‌شود می‌فهمد که مسابقات دوره‌ای سه جادوگر که بین سه مدرسه هاگوارتز، بوباتون و دورمشترانگ (دارمسترانگ) ، انجام می‌شود ، آن سال در هاگواترز برگزار خواهد شد! شرکت در مسابقه شرط سنی هفده سال دارد و هری نمی‌تواند شرکت کند. هر کس قصد شرکت در مسابقه دارد، باید نام خود و مدرسه اش را روی کاغذی نوشته و داخل جام آتش بیاندازد!
روز انتخاب شرکت کنندگان، جام آتش نام سه نفر را از سه مدرسه به بیرون پرت می‌کند و این نشانه این است که آن سه نفر برای مسابقه انتخاب شده‌است، اما ناگهان نام هری نیز از جام بیرون می‌آید و همه با او دشمنی پیدا می‌کنند، حتی بهترین دوستش : رون!
هری مجبور به شرکت در مسابقه می‌شود و در مرحله اول با اژدها روبرو می‌شود، در مرحله دوم ضمن اینکه در دریا رفته و دوستش را از چنگ موجودات دریایی نجات می‌دهد خواهر یکی از شرکت کنندگان را نیز نجات می‌دهد و این باعث می‌شود که امتیازاتش بالا برود. مرحله سوم هزارتویی است که باید به مرکز آن رسید. هری موفق می‌شود به همراه شرکت کننده دیگر هاگوارتز، سدریک دیگوری ، به جام برسند، اما وقتی آن دو جام را لمس می‌کنند به مکان دیگری منتقل شده و فرود می‌آیند.
در آنجا هری شاهد بازگشتن ولدمورت به بدن فیزیکیش است و سدریک نیز کشته می‌شود. هری و ولدمورت با هم دوئل می‌کنند و هری موفق به فرار می‌شود و به هاگوارتز باز می‌گردد !
وقتی باز می‌گردد و همه در فکر مرگ سدریک هستند، معلم درس دفاع در برابر جادوی سیاه او را به دفترش می‌برد و برایش می‌گوید که او معلم این درس یعنی مودی چشم باباقوری نیست، بلکه مرگ خواری است که خود را به شکل مودی در آورده، او نام هری را داخل جام آتش انداخته و او بوده که غیر مستقیم کمک می‌کرده تا هری در مسابقه سه جادوگر پیروز شود. اما قرار بوده که هری به دست ولدمورت کشته شود ولی هری موفق به فرار شده و به همین دلیل مودی قلابی قصد کشتنش را می‌کند. اما همان موقع مدیر مدرسه می‌رسد و همه چیز به خوبی و خوشی به پایان می‌رسد!

[

 




هری پاتر ::: یکشنبه 86/12/5::: ساعت 10:22 صبح

تصویر:Hogwarts2.jpg

خلاصه ساختار کلی داستان بدین‌گونه‌است که هری پاتر پسر یک مادر و پدر جادوگر است که آن دو هنگام یک سالگی او توسط لرد ولدمورت خبیث کشته شده‌اند. او توانسته‌است نیروی ولدمورت را از بین ببرد و این اثر توسط یک نشان صاعقه بر روی پیشانی هری قابل مشاهده‌است. هری که با خاله و شوهر خاله‌اش که هیچ کدام جادوگر نیستند و در اصطلاح مشنگ (Muggle) هستند بزرگ می‌شود و از گذشته خودش اطلاعی ندارد تا این که در سن یازده سالگی وقتی نامه پذیرش از مدرسه علوم و فنون جادوگری هاگوارتز را دریافت می‌کند متوجه می‌شود که دنیای دیگری بنام جادوگری وجود دارد که او در آنجا بسیار مشهور است. هر کدام از کتابهای هری پاتر در واقع به ماجراهای یک سال او در دنیای جادوگری و مدرسه محبوبش می‌پردازد. او در آن مدرسه دوستان خوبی مثل رون ویزلی و هرمیون گرنجر پیدا می‌کند و همچنین در طی کتابها بیشتر از گذشته خودش آشنا می‌شود و همواره مورد لطف و حمایت مدیر مدرسه دامبلدور قرار می‌گیرد. بر اساس یک پیشگویی یا هری باید ولدمورت را از بین ببرد یا ولدمورت باید هری را از پیش رو بردارد و هیچکدام با وجود دیگری قادر به زندگی نخواهند بود و سیر صعودی داستان هم بر همین اساس است و هر دو شخصیت به دنبال از بین بردن یکدیگرند.

[ویرایش] سیر نوشته شدن کتاب‌های هری پاتر

شاید زمانی‌ که‌ خانم‌ رولینگ‌ شروع‌ به‌ نوشتن‌ اولین‌ کتابش‌ هری پاتر و سنگ جادو نمود، تصور نمی‌کرد نگارش‌ این‌ رمان‌ تخیلی‌ نوجوانان‌، برای‌ او شهرتی‌ جهانی‌ و ثروتی‌ غیر قابل‌ تصور به‌ ارمغان‌ آورد. ایده هری برای اولین بار به طور ناگهانی در سال ???? در قطار پرازدحام مسیر شهر منچستر به لندن، به ذهن رولینگ راه یافت. او در وبگاه خود، این تجربه را اینگونه بیان می‌دارد:[?]

   
هری پاتر
من از سن شش سالگی تقریباً به طور مستمر چیزهایی می‌نوشتم ولی هرگز علاقه‌ای آنچنانی به خلق یک ایده نداشتم. در خلال چهار ساعت تاخیر قطار، به‌سادگی نشستم و به فکر فرو رفتم، همه جزئیات در ذهنم شکل گرفتند، تصویر پسرکی لاغر و نحیف، با موهای پرکلاغی که عینکی به چشم دارد و هیچ نمیداند که یک جادوگر است، برای من بیشتر و بیشتر، شکل واقعیت به خود می‌گرفت.
   
هری پاتر


کتاب هری پاتر و سنگ جادو در سال ???? تکمیل شد و دست نوشته آن برای یافتن یک ناشر، توسط رولینگ به چند واسطه سپرده شد. دومین کارگزار، کریستوفر لیتل، پذیرفت تا آنرا به انتشارات بلومزبری بفرستد. بعد از آنکه هشت ناشر درخواست چاپ آنرا رد کردند، بلومزبری برای انتشار کتاب، مبلغ ???? پوند را به عنوان پیش پرداخت به رولینگ اهدا نمود.[?] ...




هری پاتر ::: یکشنبه 86/12/5::: ساعت 10:15 صبح

مطالب درون سایت به طور کامل درباره هری پاتر است که شامل مطالبی درمورد بازیگران و کارکنان این مجموعه است


هری پاتر ::: یکشنبه 86/12/5::: ساعت 9:59 صبح

   1   2      >
 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 2


بازدید دیروز: 1


کل بازدید :28834
 
 >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
 
>>آرشیو شده ها<<
 
>>اشتراک در خبرنامه<<
 
 
>>طراح قالب<<